کد مطلب:152429 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:176

برزخ مامور پست که در راه زیارت امام حسین وفات یافت
دانشمند محترم، آقای احمد امین نقل می كرد كه شخص مورد اطمینانی برای من، این قضیه را نقل نمود: دو نفر مأمور پست به منظور زیارت قبر حضرت امام حسین علیه السلام تهران را ترك كردند و چون دولت اجازه ی مسافرت به عتبات مقدسه را به كسی نمی داد، ناچار از راه قاچاق رفتند.

بالاخره در بیابان شوره زاری گرفتار شدند و به قدری تشنگی بر آنها فشار آورد، كه یكی از آنها از تشنگی مرد و دیگری به فضل خدا از مهلكه خود را نجات داد و


تندرست نزد خانواده ی خود آمد. او پس از مدتی، دوست و همكار خود را در خواب دید كه در باغ زیبایی با كمال راحتی به سر می برد!

از حال او پرسید: گفت: خدا را شكر و ستایش می كنم كه به بركت حضرت سیدالشهداء اباعبدالله الحسین علیه السلام كاملا راحت هستم. ولی عقربی همه روزه پیش من می آید و انگشت ابهام پایم را نیش می زند و بقدری مرا رنج می دهد، كه نزدیك است جان بدهم. گفتم: ناراحتی تو برای چیست؟

گفت: به من خبر داده اند كه این ناراحتی برای این است كه یك روز در خانه ی فلان دوستم مهمان شدم و ضمن اینكه با دوست خود باقلا می خوردم، چاقوی كوچكی از خانه ی او سرقت نمودم و آن را در گوشه ی سمت چپ فلان نقطه ی خانه ام، پنهان ساخته ام!

از تو انتظار دارم كه به خانه ی من بروی و سلام مرا به همسر و فرزندانم برسانی و از قول من به آنها بگویی كه چاقو را به تو بدهند و تو آن را به صاحبش برگردانی و از او برای من طلب بخشش نمایی. شاید خداوند از خطای من درگذرد.

این شخص می گوید طبق خوابی كه دیده بودم، عمل نمودم. مرتبه ی دیگر، دوباره دوستم را در خواب دیدم كه در منتهای راحتی و خوشی است و از من تشكر و سپاسگذاری نمود. [1] .


[1] كرامات الحسينية ج 2، ص 147، به نقل از زندگاني عشق، او به نقل از راه تكامل ج 3، ص 150.